محمدکسری و محمدصدرامحمدکسری و محمدصدرا، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 23 روز سن داره

محمد کسری و محمد صدرا

برف بازی

ما به جشن عقد دختردایی مامان زهرا (زینب) به شمال(آمل) دعوت شدیم و همراه با دایی مصطفی و زندایی وسام و مامانی رفتیم آمل تو سالن شما دو تا داداشی ها تا تونستین بازی کردین و رقصیدین و خونه پدر بزرگ با بچه ها بازی میکردین خلاصه سفر خوبی بود و به شما  نفس های مامان خیلی خوش گذشت و موقعه برگشت دایی مصطفی کنار جاده نگه داشت تا برف بازی کنید و شما با مامانی حسابی برف بازی کردین و من ازتون فیلم وعکس گرفتم     الهی  من فداتون بشم ،انشالله همیشه شاد و سلامت باشین ...
9 بهمن 1393

سرزمین عجایب

صبح روز جمعه خونه مادر جون بودیم و تصمیم گرفتیم همگی با هم بریم بیرون ،اول رفتیم بوستان نهج البلاغه اونجا پیاده روی کردیم و بعد حسابی بازی کردین و بعد از اون به سرزمین عجایب رفتیم و و شما حسابی حال کردین  و خوراکی خوردید. اینجا عمه سمیرا داره شما دو قلوها رو هول میده در حالی که محمد توحید پسر عمه سمیه تو بقلشه   الهی من قربون هیکل ،اندام ،ژس،تیپ و ................برم. به خدا عاششششششششششششقققققققققققققتوننننننننننننننننم محمد صدرا سوار بر هواپیما محمد کسری سوار بر هواپیما   قربونت برم موتور سوار مامان   محمد کسری عشق موتور   الهی ه...
30 آبان 1393

باغ پرندگان

امروز پنجشنبه 22 ابان 93 همراه با عمه ها و مادرجون رفتیم باغ پرندگان و از تماشای پرندگان لذت بردیم و کلی بازی کردیم و خوش گذشت الهی مامانتون فدای تیپتون بشه که انقدر شما دو تا خوش تیپین ماشالله هزارماشالله اینجا مامان ده بار سکته کردم که خدای نکرده نیفتین تو آب ،و خدا رو شکر اتفاق بدی نیفتاد و شما کنار آب با اردک ها بازی کردین   اینجا اقا کسری از عینک خسته شده و داره عینکش رو در میاره     ...
22 آبان 1393

روزهای عاشقی( ماه محرم)

جوانان بنی هاشم بیایید علی را بر در خیمه رسانید   باز هم ماه عاشقی فرا رسید ،جانمان فدای حسین و اولادش،در این شب ها شما دوقلو های مامان همراه بابا امیر در مراسم عزاداری اباعبدلله حسین شرکت میکنید و عزاداری میکنید،انشالله همیشه تا آخر عمرتان جز نوکران امام حسین باشید .           بگذار تا بمیرم و تنها نبینمت ‏تنها به روی سینه صحرا نبینمت امشب بیا که بوسه زنم برگلوی تو ‏شاید بمیرم از غم و فردا نبینمت می ترسم از نگاه به گودال آن طرف ‏دارم دعا به زیر لب آن جا نبینمت غم نیست گر...
6 آبان 1393

جشن تولد 3 سالگی

                                                            دوقلوهای مامان و بابا تولدتان مبارک عزیزهای دلم ، میوه های دلم ، امید های زندگیم تولدتان مبارک. شما  نفس های مامان ساعت 3 صبح 19 مهر ماه به دنیا اومدین و نور امید به زندگی ما تابید و با حضور شما ها زندگی ما گرمتر و گرمتر شد . خدایا سپاس گذارم         &n...
20 مهر 1393

شهر موش ها

در اولین روز از ماه مهر ماه که ماه تولد شماست ما همراه با عمه فرزانه و محمد طه و محمد امین به سینما رفتیم ،بخشی از فیلم براتون جذاب و دیدنی و بخشی ترسناک ،اون بخش از فیلم که عروسک (اسمش رو نبر )بازی میکرد، براتون وحشتناک بود و دوست نداشتین ،منو بقل میکردین و نگاه نمی کردین،ولی در کل بهتون خوش گذشت ، با طه و امین  هم حسابی بازی کردین . قربون اون ژستت برم عشق مامان این روز ها اقا محمد صدرا شما همش دستت رو تو دهنت میکنی و یا لبت رو میکنی و من هر کاری میکنم نمیتونم از سرت بندازم  و تقریبا در تمام عکس ها و فیلم های شما دستت تو دهنته عاشقانه دوستون دارم عزیزهای دل مامان ...
3 مهر 1393

سفر به شمال(بطاهرکلا)

روز شنبه 4 مرداد سال 93 من وبابا امیر و شما داداشی ها به سمت بطاهرکلا حرکت کردیم و بین راه کنار رودخانه توقف کردیم تا شما آب تنی کنید ولی آب خیلی سرد بود و شما نتونستید شنا کنید ،کنار آب ناهار خوردیم و بعد طالبی خوردیم و بعد به سمت خونه پدربزرگ حرکت کردیم الهی قربون اون شکل ماهتون برم ،عاشقتونم قربون طالبی خوردنتون برم  قلبهای مامان و بابا این عکس مربوط به امامزاده ای است که نزدیک خونه پدر بزرگه و ما به اونجا رفتیم و دعا کردیم و بعد از اون هم به چشمه ای که در اون نزدیکی بود رفتیم و شما اب بازی کردین       انشالله بزرگ بشین و مرد بشین و با هم برید مسافرت و تفریح...
13 مرداد 1393

عروسی(نوه دایی بابا امیر)

ما روز پنجشبه به عروسی نوه دایی بابا امیر دعوت شدیم و شما با محمدطه و محمدامین حسابی بازی کردین و بهتون خوش گذشت     این روزها انقدر شیطون شدید که گرفتن عکس ازتون برام پروژه شده ، چون که اصلا یه لحظه هم بی حرکت نیستین به خاطر همین تعداد عکساتون کمه و بی کیفیت ، به بزرگواری خودتون ببخشید .                       امیدوازم همیشه به طراوت و شادابی این گل های زیبا باشین ولی عمرتون مثل گل ها نباشه و انشاالله 120 سال زنده باشین،عاشقتونم عزیزای مامان،همیشه مراقب هم باشین ...
30 خرداد 1393