محمدکسری و محمدصدرامحمدکسری و محمدصدرا، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 8 روز سن داره

محمد کسری و محمد صدرا

سفر ابیک

ما آخر هفته به خونه خاله مینا و عمو میثم(دوست مامان زهرا) دعوت شدیم و روز جمعه به سمت ابیک قزوین حرکت کردیم وقتی رسیدیم خاله الناز و عمو علی اونجا بودند و بعد از ما خاله مهرنوش و عمو میلاد هم رسیدند. شب بسیار خوبی بود و به همگی ما خیلی خوش گذشت و شما به همراه عمو میثم ارگ میزدید و می رقصیدین و شادی میکردین ،بعد از خوردن شام خوش مزه دوباره مثل همیشه کلی با عمو علی بازی کردین و تقریبا ساعت 3 شب بود که خوابیدین.       صبح روز بعد به گاوداری خاله مینا رفتیم و شما با دیدن گاوها کلی ذوق زده شدین چون اولین باری بود که از نزدیک گاو  میدیدین ،محمد صدرا حاضر نشد کنار گاوها عکس بگیره ولی موفق شدم یه عکس از م...
17 ارديبهشت 1394

بوستان اب و اتش

در این روزهای دل انگیز ببهار هوا خیلی خوبه و ادم دوست داره هر روز بره پارک و از طبیعت استفاده کنه ما هم به همراه عمه ها و مادرجون به بوستان اب و اتش رفتیم اول یه کم اب بازی کردین و بعد من چندتا عکس یادگاری ازتون گرفتم الهی قربونتون برم بعد از شام همگی به پل طبیعت رفتیم و کلی پیاده روی کردیم     ...
4 ارديبهشت 1394

نوروز 1394

                سال تحویل 1394 ساعت 2 شب روز جمعه بود که شما دوقلوهای مامان خوابیده بودید. امسال سالیه که با شهادت حضرت زهرا شروع شده و با شهادت حضرت زهرا تموم میشه وسال فاطمی برای ما شیعیان است ،انشالله حضرت زهرا این بانوی بزرگ عالم ،عنایتی بفرماید و به لطف و کرم ایشان ما و خانواده هایمان و همه شیعیان سال خوب و پربرکت همراه با سلامتی را به همراه داشته باشیم. یکم فرودین تولد باباییه(حاجی)،انشالله پدر بزرگاتون 120 سال زنده باشن وسایه انها از سر ما کم نشه،اینم عکس شما دوتا با کیک تولد حاجی حاجی جون تولد عید شما مبارک دوقلوهای ناز مامان با پدرب...
21 فروردين 1394

پارک پلیس

امروز  شما دوقلوهای نازو همراه با سام به پارک پلیس رفتین ،اونجا تاب و سرسره بازی کردین وبعد هم من ازتون یه عکس سه تایی گرفتم الهی همیشه پاینده باشین ...
21 فروردين 1394

برف بازی

ما به جشن عقد دختردایی مامان زهرا (زینب) به شمال(آمل) دعوت شدیم و همراه با دایی مصطفی و زندایی وسام و مامانی رفتیم آمل تو سالن شما دو تا داداشی ها تا تونستین بازی کردین و رقصیدین و خونه پدر بزرگ با بچه ها بازی میکردین خلاصه سفر خوبی بود و به شما  نفس های مامان خیلی خوش گذشت و موقعه برگشت دایی مصطفی کنار جاده نگه داشت تا برف بازی کنید و شما با مامانی حسابی برف بازی کردین و من ازتون فیلم وعکس گرفتم     الهی  من فداتون بشم ،انشالله همیشه شاد و سلامت باشین ...
9 بهمن 1393

سرزمین عجایب

صبح روز جمعه خونه مادر جون بودیم و تصمیم گرفتیم همگی با هم بریم بیرون ،اول رفتیم بوستان نهج البلاغه اونجا پیاده روی کردیم و بعد حسابی بازی کردین و بعد از اون به سرزمین عجایب رفتیم و و شما حسابی حال کردین  و خوراکی خوردید. اینجا عمه سمیرا داره شما دو قلوها رو هول میده در حالی که محمد توحید پسر عمه سمیه تو بقلشه   الهی من قربون هیکل ،اندام ،ژس،تیپ و ................برم. به خدا عاششششششششششششقققققققققققققتوننننننننننننننننم محمد صدرا سوار بر هواپیما محمد کسری سوار بر هواپیما   قربونت برم موتور سوار مامان   محمد کسری عشق موتور   الهی ه...
30 آبان 1393

باغ پرندگان

امروز پنجشنبه 22 ابان 93 همراه با عمه ها و مادرجون رفتیم باغ پرندگان و از تماشای پرندگان لذت بردیم و کلی بازی کردیم و خوش گذشت الهی مامانتون فدای تیپتون بشه که انقدر شما دو تا خوش تیپین ماشالله هزارماشالله اینجا مامان ده بار سکته کردم که خدای نکرده نیفتین تو آب ،و خدا رو شکر اتفاق بدی نیفتاد و شما کنار آب با اردک ها بازی کردین   اینجا اقا کسری از عینک خسته شده و داره عینکش رو در میاره     ...
22 آبان 1393